از روزهای اغازین در دفتر گوگل ۲۰۰۲  - مریسا مایر ( مدیرعامل فعلی یاهو) ، اریک اشمیت (‌مدیرعامل سابق گوگل) ، لری ‍پیج و سرگئی برین 

شاید باور کردنی نباشد ولی برای من کار کردن در جایی که تعداد آدم های زیادی وجود دارند بسیار سخت تر است. این فلسفه گوگل است:

وقتی موضوع مدیریت وسط باشد، "کم"  در حقیقت "زیاد"  است.حتی در یک رستوران ساده اگر تعداد سرآشپز ها بیشتر از تعداد آشپزها باشد مسلما کیفیت غذای ارایه شده عالی نخواهد بود.این روزها ادم ها بهتر میتوانند خودشان را مدیریت کنند، کافیست هدفی برای آنها مشخص کنید و اجازه دهید کارشان را انجام دهند. 

برای لذت بردن و پیش برد هدف کار کن ، نه پول.

واقعا چه تعداد کارمند احتیاج دارید؟ اگر دلیل اصلی کارکردن ما پول بود، مدت ها پیش گوگل را می فروختیم و الان در سواحل هاوایی آفتاب می گرفتیم. یکی از عناصر اصلی داستان هایی که ما از کارآفرینان موفق شندیده ایم این بوده که این فراد همیشه با کمترین انگیزه مالی دست به انجام کاری زده اند که روزی رویایشان بوده است. مثلا در مورد استیو جابز، که روزهای اولش شباهت بسیار زیادی به روزهای اول موسسان گوگل ، لری پیج و سرگی برین دارد.

پیج میگوید ایده گوگل را برای اولین بار در خواب دید! ایده اصلی که به ذهن وی رسیده بود این بود:

"دانلود کل وب" که خیلی زود موتور جستجو نام گرفت. نکته اصلی که اینجا وجود دارد این است که بزرگ ترین کارآفرینان مدرن  و موفق دنیا هرگز با این ایده که " من باید پولدار شوم" شروع به کار نکرده اند. پول برای اینگونه افراد هرگز انگیزه نبوده است . انگیزه ایی که اکثر مواقع وجود داشت و بسیار هم جواب داد  یک تصویر، یک هدف  و یک ایده بود که احتمال داشت بتواند به بشریت به هر نحوی کمک کند. 

تمرکز و دقت به روند پیشرفت

هدف چیست؟ خیلی از شرکت ها هستند که با گذر زمان هم موفقیتی کسب نمی کنند.کجای کارشان غلط است؟ 

آنها آینده و احتیاجات اتی  پیش بینی نمی کنند.آنها در مورد عرصه تجارت خود آینده نگری ندارند.

 بلاک باستر (Blockbuster Video)  سال 2000 فرصت خرید شبکه  نت فلیکس را به قیمت عجیب 50 میلیون دلار داشت اما مسیولانش حماقت کرده و این پیشنهاد را رد کردند. الان بلاک باستری  وجود ندارد.

شرکت های عکاسی مانند  Polaroid,Kodak و بسیاری دیگر هرگز عکاسی دیجیتال را جدی نمیگرفتند و به دلیل این بی اعتنایی بهای سنگینی پرداختند. برنامه MySpace  از دنیای مجازی به کل پاک شد چون نتوانست بفهمد آدم ها احتیاج دارند به طرق گوناگون به یکدیگر متصل شوند و Hostess  سازنده اصلی Twinkie، نخواست حرکتی در جهت غذا خوردن سلامت تر بردارد  و مجبور شد درهای شرکت خود را سال 2012 برای همیشه ببندد. 

قدرت پیش بینی کردن مسیر حرکت بازاری که به آن وارد شدیم برای یک کارآفرین و رشد و رونق کسب وکار وی مسیله ایی حیاتی است، به خصوص در دنیایی که به این سرعت در حال پیشرفت در تکنولوژی و دیگر عرصه هاست. 

برای جهان و بشریت خوبی بخواه و جهان نیز برای تو خوبی به ارمغان می آورد.

آیا دقیقا میدانید چه جریان و روندی به روی کسب و کار شما تاثیر می گذارد؟ خیلی از افراد فکر می کنند  که شرکت های بزرگ حیله گر و مکار هستند و شهرت منفی پیدا میکنند که البته به نظر من تا حدودی درست است.

شاید باورتان نشود، شعار غیر رسمی گوگل این است: "عمل غیر اخلاقی نکن " که البته به تازگی یک شعار جدید هم به ان اضافه شده : " کار درست را انجام بده". پیچ معتقد است که به طور کلی نگاه منفی که بعضی از مردم به برخی از برند ها دارند به این دلیل است که این شرکت ها هدفشان خدمت به خودشان است و مردم این نیت ها را می فهمند.

گوگل اما دلش میخواهد همیشه آدم خوب باقی بماند. هدفش مرتب کردن،در دسترس قرار دادن و مفید واقعا کردن اطلاعات کل جهان است. امروزه بسیاری از مشتری ها و مصرف کننده ها، شرکت هایی را که مثلا به کارگران زور میگویند و یا محیط زیست را آلوده می کنند مجازات می کنند.کسب و کار دیگر فقط تولید درآمد و سود نیست بلکه کمک به کل جهان هستی برای بهتر بودن هم هست. مصلما این چیزی است که گوگل آن را خوب فهمیده و یکی از دلایل موفقیتش هم همین است.

سوال این است آیا می‌خواهیم تمرکز خود را به روی خوب بودن بگذاریم؟ در دنیای پرآشوب و هرج مرج امروزی و همینطور دریای اطلاعات تکنولوژیک و مدیریت های مجازی ،مردم بیش از پیش ترجیح می دهند که شرکت هایی را ببینند که به سلامت زندگی آنها کمک بیشتری می کند، که امن است و با رعایت مسایل اخلاقی به بهتر شدن زندگی آنها کمک می کند.